ترنم

هر چقدر بگویی: مردها فلان، زن ها فلان، تنهایی خـوب است، دنیا زشت است ... آخرش روزی قلبت برای کسی تند تر می زند...

ترنم

هر چقدر بگویی: مردها فلان، زن ها فلان، تنهایی خـوب است، دنیا زشت است ... آخرش روزی قلبت برای کسی تند تر می زند...

گزارش سفر به کویر شهداد

عصر چهارشنبه  ۳۱ فروردین ماه دقیق ساعت ۱۶ خودم را به ایستگاه راه آهن رسوندم . شاید بهتر بود که عوض به تهران رفتن  همون ایستگاه محمدیه قم به بچه­ های دوربین دات نت ملحق می­شدم مقصد کرمان بود و کویر شهداد و مسلماً قطار ما باید از قم رد می­شد من تنها مسافر قمی بودم بیشتر بچه­ ها ساکن تهران بودند. همین موضوع به جذابیت سفرهای من تبدیل شده ، که در سفری با تعداد زیادی از بچه­ ها آشنا می­شوم و از تجربیات عکاسی آنها استفاده می­کنم.با یک پیک موتوری از ترمینال جنوب خودم را به ایستگاه راه آهن رسوندم . نهار رو در ترمینال خوردم. تخم مرغ  + سیب زمینی +گوجه و یک قرض نان لواش جمعاً ۷۰۰ تومان   کم کم سر و کلۀ بچه­ های دوربین دات نت پیدا شد اول احسان. بیشتر بچه­ ها را برای اولین­ بار بود که مید‌یدم به غیر خانم وحیدنیا که در سفر مصر با هم آشنا شده بودیم،  چهره­ های جدیدی که به زودی به دوستان جدید تبدیل می شدند.ساعت ۱۶/۵۵ قطار به مقصد کرمان حرکت کرد. برنامه اصلی بازدید از دیدنی­های کرمان و کویر شهداد بود.مدت زمان زیادی طول نکشید که دوستان جدید به دوستانی تبدیل شدند که گویا چندین سال است همدیگر را می­شناسند.

قطار با تأخیر دو ساعت وارد ایستگاه کرمان شد آقای صادقی عکاس کرمانی و راهنمایی سفر منتظر بود صبحانه را در هتل گردشگری کرمان خوردیم سپس برای بازدید از دیدنی­های باز حمام گنج علیخان حرکت کردیم.
برخلاف تصور قبلی­ ام کرمان شهری است سرسبز و با کوه­های سر به فلک کشیده­ اش که آثار برف هنوز در ارتفاعا ت آن به خوبی پیدا بود.
حمام گنج علی خان اوج هنر و شاهکار معماری دوران صفویه به دستور گنجعلی خان حاکم وقت کرمان  بنا شده این حمام در مسیر اصلی بازار کرمان قرار گرفته در این سال­ها تبدیل به موزۀ مردم­شناسی تبدیل شده است.
بعد از عکاسی از این بنا و بناهای اطراف آن به سمت باغ شاهزاده که در شش کیلومتری ماهان که به دستور عبدالحمید میرزا فرمانفرما حاکم کرمان اواخر دوره قاجاریه بنا شد. رفتیم با مناظر زیبا و سرسبزش توجه هر بیننده­ای را به خود جلب می­کرد به خصوص عمارت شاه ­نشین آن و نمای بیرونی آن حیرت­انگیز بود.
برنامه بعدی کویر شهداد بود با دور شدن از شهر و گذشتن از کوهستان­های صعب­ العبور و به گفته آقای صادقی دیوار مرگ که کویر را از ناحیه کوهستانی جدا می­کرد وارد بیابان­های شهداد شدیم شکوه زیبایی این کویر با کلوت های  منحصر به فردش وصف ناشدنی است.
همه لحظه شماری می­کردیم که زیبایی کویر را با غروبش ثبت کنیم کویری با نماهای متفاوت شوق راه رفتن در شن غلتیدن در شن همه لحظات شیرینی بودند که خاطراتش هیچ­گاه فراموشم نخواهد شد . برعکس دیگر کویرهای ایران راه رفتن در این کویر با کفش سخت نبود، برای اولین بار بود کویر شهداد را می­دیدم یک ساعتی عکاسی کردیم .
برنامه بعدی اقامت شبانه در کمپ شهداد بود آسمان کویر مسلماً با هر جای دیگر دنیا فرق دارد در شب با تک ستاره­های روشن و خوشه­ های پرتلألو و صورت­های فلکی­ اش، عظمت و آرامش کویر انسان را به اعماق شکوهی می­برد که در هیاهوی زندگی شهری هرگز قایل دسترسی نیست انتخاب چادرها همراه بود با مشاهدۀ چند عقرب احسان چاره را در برپا کردن چادرهایی دید که از تهران آورده بود و آوردن تخت توسط آقای صادقی و حسام آرامش را به کره بازگرداند، بعد از خوردن شام فرصتی دست داد که در زیر این طبیعت فراموش شده قدمی بزنیم؛ با لیزر مخصوص  ستاره­شناسی که داشتم سعی کردم با اطلاعات ناقصی که داشتم طرز پیدا کردن ستاره قطبی را یاد بدهم و بعضی از دوستان هم دنبال زاویه مناسب بودند تا عکاسی در شب را تجربه کنند.
کم کم هوا سرد می­شد و سوز و سرمای کویر به خوبی حس می­شد. گروه­های زیادی از شهرهای مختلف در کویر حضور داشتند و جنبش و جوش و سر و صدایشان تا صبح به گوش می­رسید ساعت ۵:۳۰ همه آماده بودند که طلوع کویر را ثبت کنند به سمت کویر و کلوت­ها حرکت کردیم صبحانه نیز در کویر مهیا شده بود.
در مسیر بازگشت به شهر از قنات­ها هم دیدن کردیم، نعمت آب در درون زمین آبادانی را یادآوری می­کند و ریشه­ های عمیق گیاهان و درختان کویری از استقامت می­گویند و سبزی­شان از عشق به زندگی، زندگی در کویر با قنات عجین شده کویر داستان­ها دارد برای شنیدن تلاش و کوشش مردان و زنانی که با سال­ها تلاش و کوشش توانسته­ اند به روش خاص خودشان به آب برسند، برای شنیدنش باید به زمزمۀ بادهایش گوش داد و از سخاوت زمین کویر گفت و دید که چگونه داغ­ترین و خشک­ترین گوشه­ های این سرزمین به برکت قنات به خاستگاه زندگی تبدیل شده است.
برای اولین بار بود که از داخل یکی از چاه­های قنات این بزرگ­ترین اختراع مردمان کویر را می­دیدم و به حقیقت این جمله بویی بردم که هیچ کس به اندازۀ کویرنشینان قدر آب را نمی­داند.
برنامۀ بعدی و آخرین برنامه دیدار از مقبره و آرامگاه شاه نعمت الله ولی بود، مقبرۀ شاه نعمت الله یکی از باصفاترین بقعه­ های ایران به حساب می­آید و طی قرن­ها همواره مورد توجه صوفیه و عرفا و شاعران بوده و هست، بعد از عکاسی و تماشای باغ، به سمت ایستگاه راه آهن حرکت کردیم و خداحافظی با مناظر زیبایی که دیده بودیم، خاطرات این سفر همراه با دوستان جدیدی که پیدا کردم هرگز فراموش نخواهم کرد.

عطایی ۹۰/۲/۵

 

نظرات 2 + ارسال نظر
موسی ایمری شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:01

بسیار زیبا!

وحید قاسمی زرنوشه یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 20:10

لذت بردم از سفرنامه زیبای شما

امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد